کتاب
امروز کتاب شازده کوچولو رو تموم کردم هیلی قشنگ بود
من اسم این کتاب رو سالها بود شنیده بودم ولی رقبتی به خوندنش نداشتم و فکر میکردمکتابی داستانی ساده باشه
ولی امروز که تمومش کردم خیلی ناراحتمکه چرا این همه سال دیر کردم برای خوندنش
مخصوصا اون قسمت آخر که شهریار میخواد و بره و آنتوان رو اهلی خودش کرده
من دلم براش تنگ شد چه برس به اون بنده خدا
بعضی وقت غرق کتاب میشم
بعضی وقت ها غرق یک سریال میشم
انگار دارم باهاش زندگی میکنم
و وقتی به آخرش میرسه دلتنگ میشم دوباره تکرارش میکنم تا از دل تنگیم کم بشه
همینگونه من عاشق دختری شدم
که بعد از خدمتم منو رها کرد
البته تقصیر اون نبود....
بگذریم زندگی همینه
زندگانی --- خواه تیره ، خواه روشن ---
هست زیبا هست زیبا